آزمون کتبی یا شفاهی؟ مساله اینست!
مزایا و محاسن آزمونهای کتبی و شفاهی را که در دو کفه ترازو بگذاریم وزنی تقریبا برابر دارد به همین علت است که افراد خبره تلفیق این دو روش را میپسندند.
به گزارش گروه آموزش خبرگزاری دانا (داناخبر) هنوز هم امتحان شفاهی برای عدهای فرصتی برای به نمایش درآوردن تواناییهاست و برای عدهای آزمونی که بسختی میگذرد و مایه خجالت فرد پیش چشم همکلاسیهاست.
با این حال آموزش و پرورش قصد کرده از مهر 93 امتحانات شفاهی را در مقاطع ابتدایی و متوسطه احیا کند تا شیوههای ارزشیابی دانشآموزان و راههای سنجش پیشرفت تحصیلی آنها تنوع داشته باشد.
کمبود زمان، چالش امتحان شفاهی
جام جم نوشت: از زمانی که نظام 3-3-6 در کشور مستقر شد، یعنی نظام آموزشی به دو دوره ابتدایی و متوسطه تقسیم شد و دوره راهنمایی کنار رفت، کتابهای درسی نیز تغییر کرد تا محتوای آن متناسب با برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باشد.
همین موضوع باعث شد کتابهایی با حجم بیشتر از قبل تالیف شود و مفاهیم پیچیدهتری به کتابهای درسی راه یابد. این در حالی بود که استقرار این نظام همزمان بود با تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس در هر دو مقطع که زمان آموزشی را محدود میکرد.
البته برای جبران تعطیلی پنجشنبهها به ساعات آموزشی در طول هفته اضافه شد که این اقدام نیز به فشردگی کلاسها و خستگی مضاعف معلم و دانشآموز انجامید.
به هر حال این سلسله اتفاقات باعث شد برخلاف گذشته، سال تحصیلی برای معلمان و دانشآموزان به سالی پرکار و متراکم مبدل شود که در آن کمتر مجال آزمونهای شفاهی دست میداد.
کتبی یا شفاهی؟
محدودیت آزمون شفاهی این است که قضاوت درباره پاسخ دانشآموز به منعطف یا سختگیر بودن معلم بستگی دارد؛ یعنی این که او عین کلمات کتاب را بخواهد یا رساندن مفهوم توسط دانشآموز برایش کافی باشد.
همچنین آزمون شفاهی زمان زیادی نیاز دارد و معلم پس از چند پرسش خسته میشود در حالی که برای امتحانات کتبی زمانی مشخص تعیین میشود و در این مدت همه دانشآموزان سنجش میشوند.
ایراد دیگر روش شفاهی این است که توزیع پرسشها میان دانشآموزان عادلانه نیست یعنی ممکن است از برخی دانشآموزان سوالات پیچیدهتری پرسیده شود و از عدهای دیگر سوالات سادهتر.
این در شرایطی است که چون تعداد سوالات محدود است، اگر قرار باشد از همه دانشآموزان آزمون شفاهی گرفته شود، افرادی که در پایان از آنها پرسش میشود به علت تکرار مباحث، آنها را یاد گرفتهاند و مسلطتر از نفرات اول پاسخ میدهند.
در روش شفاهی، فرصت پاسخگویی، فکر کردن و یادآوری مطالب نیز اندک است و دانشآموز را دچار اضطراب میکند؛ مخصوصا دانشآموزانی که لکنتزبان و مشکلات گفتاری دارند.
شاید این استدلالها برای روی آوردن به آزمونهای کتبی کافی باشد. چنانچه به نظر میرسد این آزمونها همچنان پرطرفدارتر از نوع شفاهی آن هستند.
در واقع آزمون کتبی محاسنی انکار نشدنی دارد؛ ازجمله این که چون دانشآموزان میدانند در چه تاریخی امتحان دارند خود را برای آن آماده میکنند، در حالی که در آزمونهای شفاهی ممکن است افراد غافلگیر شوند.
به این ترتیب، امتحان کتبی دانشآموزان را وادار به مرور درس میکند، در حالی که آزمون شفاهی چنین قدرتی ندارد، مگر این که معلم کلاس شیوهاش این باشد که از همه به صورت شفاهی آزمون بگیرد.
حسن دیگر آزمونهای کتبی به قدرت ذهن انسانها مربوط میشود. مغز ما قادر است در عین حال که روی موضوعی تمرکز میکند، به صورت ناخودآگاه، موضوعی دیگر را نیز پردازش کند. به این ترتیب اگر مثلا مشغول پاسخدادن به سوال شماره 4 هستیم، پاسخ سوال قبل از آن را که فراموش کرده بودیم، به یاد بیاوریم.
کتبی هم عیب دارد
در مقالهای که دکتر غلامعلی احمدی از کارشناسان نظام آموزشی درباره ارزشیابی از طریق آزمون کتبی نوشته، به برخی محدودیتهای ارزشیابی کتبی اشاره شده؛ روشی که او نامش را ارزشیابی تشریحی یا انشایی گذاشته است.
این کارشناس، وارد شدن قضاوت و سلیقه معلم در تصحیح برگه امتحانی را ازجمله دشواریهای روش کتبی میداند، همچنین وقتگیر بودن تصحیح اوراق، به ویژه در کلاسهایی که تعداد دانشآموزان زیاد است.
ضعف قدرت نگارش برخی دانشآموزان که نمیتوانند دانستههای خود را به روشنی بنویسند نیز ازجمله معایبی است که این کارشناس به آن اشاره دارد، ضمن این که از دید او آزمونهای کتبی فقط میتواند بخشی از دانستههای دانشآموزان را مورد سنجش قرار دهد.
تلفیق کنیم
مزایا و محاسن آزمونهای کتبی و شفاهی را که در دو کفه ترازو بگذاریم وزنی تقریبا برابر دارد. به همین علت است که افراد خبره تلفیق این دو روش را میپسندند.
آنها معتقدند شیوه ارزشیابی معلومات دانشآموزان در هر درسی باید متفاوت باشد؛ مثلا درس ادبیات فارسی یا زبانهای خارجی نیاز دارد هم به صورت شفاهی و هم کتبی در آن آزمون برگزار شود، ولی درسهایی مثل ریاضی یا فیزیک میطلبد دانشآموزان در آن به صورت کتبی سنجیده شوند.
دانشآموزان را باید استاندارد آزمود
امتحان سختسخت یا آزمون آسانآسان هر دو روشی غلط برای آزمودن است. طراحی سوال نوعی تخصص است که اگرچه ابتدای راه آسان به نظر میرسد، ولی کاری است که نیاز به مهارت دارد و لازمهاش دانستن چند نکته مهم است.
یک آزمون کتبی استاندارد، اهداف سوالاتش مشخص است به طوری که قصد گیج کردن آزمونشوندگان را ندارد.
همچنین موضوعات مهم در آن مطرح میشود تا از این طریق معلم میزان تسلط دانشآموزان بر موضوعات اصلی کتاب درسی را ارزیابی کند، اگر به این مساله توجه شود آن وقت دیگر سوالاتی که در آن کلماتی مثل چه کسی، کجا و چه زمانی به کار رفته یعنی سوالاتی که مسائل جزیی و کماهمیت را مطرح میکند به آزمونها راه نمییابد.
سوالات کتبی باید از نظر نگارشی و رسمالخط نیز درست باشد تا خواندن و درک آن برای همه دانشآموزان میسر باشد.
در آزمونهای کتبی، سوالاتی که به پاسخ کوتاه نیاز دارد بر سوالاتی که پاسخ آنها بلند است، ترجیح دارد چون وقتی سوالات کوتاه باشد میتوان تعداد پرسشها را افزایش داد.
طرح چند سوال و دادن حق انتخاب به دانشآموزان برای گلچین کردن سوالاتی که قصد پاسخ به آنها را دارند نیز آزمون را از راه درست منحرف میکند چون در این صورت امکان مقایسه عملکرد دانشآموزان در هر سوال از میان میرود.
زمان در نظر گرفته شده برای آزمون نیز باید منطقی و کافی باشد تا دانشآموز یک فرصت برای فکر کردن و یک فرصت برای نوشتن داشته باشد.
البته نکته مهم این است که آزمونهای کتبی در همه موارد نباید به کار گرفته شود بلکه در زمانهایی که معلم قصد سنجیدن سطوح بالاتری از یادگیری مثل تجزیه و تحلیل را دارد باید از روش کتبی استفاده کرد.
شرط موفق بودن سنجش تجزیه و تحلیل دانشآموزان نیز این است که از آنها بخواهیم درباره تحلیلی که دارند توضیح بدهند و عقاید شخصیشان را با دلیل و سند مطرح کنند.